بزرگنمايي:
نام باهنر شايد براي سابقون انقلاب يادآور شهيد باهنر نخست وزير دولت آرماني شهيد رجايي باشد، اما مهندس محمد رضا باهنر با سابقه طولاني در قانون گذاري و شهرتي به عنوان تشکيلاتي ترين چهره اصولگرا اکنون کانديداي رياست جمهوري شده است.باهنر دبير کل تشکيلاتي بود که احمدي نژاد عضو شوراي مرکزي آن بود،هر چند اين ارتباط مانع انتقادات باهنر از دولت و شخص احمدي نژاد نشده است.باهنر در گفتگوي با خبرنگار سياسي آريا به پرسش هاي ما با صراحت پاسخ گفت.
آقاي مهندس باهنر بدون مقدمه مي پرسم چرا به اين نتيجه رسيديد که کانديداي رياست جمهوري شويد؟
دلايل مختلفي را مي توان ذکر کرد که عمده اين دلايل به شرايط خاص کشور و نيازهاي آن برمي گردد.از لحاظ شخصي تمايلي براي ورود به عرصه اي پر چالش آن هم در دهه پنجم زندگي ام احساس نمي کردم.اما شرايط خاص کشور که فشاري غير ضرور و ناشي از پاره اي از ضعف هاي مديريتي و حتي ماجراجويانه را به مردم وارد مي کرد،دوستان را به اين نتيجه رساند که اطلاعات،توانايي ها و تجربيات من مي تواند گره هاي موجود را بگشايد.اين استدلال ها که از سوي شخصيت هاي باتجربه کشور ارايه شد،به عنوان يک تکليف مرا به اين نتيجه رساند که نبايد آرامش شخصي را اولويت داده و شانه را از زير مسوليت سنگين اينچنيني خالي کنم.
کمي توضيح دهيد کدام توانايي ها و تجربيات ،کدام گره ها را خواهد گشود؟
آشنايي من با قوانين و سازوکار قانون گذاري در کشور آنهم طي هفت نوبت نمايندگي تقريبا تجربه غير قابل رقابتي را به اينجانب داده و ظرفيت فراواني را پديد آورده که مي توان از آن در حوزه مديريت اجرايي کشور بهره گرفت.از سوي ديگر،شناخت ذهنيت نمايندگان و قانون گذاران گره اختلاف چالش زا ميان دولت و مجلس را گشوده و بالاترين سطح هماهنگي قوا را پديد خواهد آورد.ضمنا قريب سي سال کار تشکيلاتي در جناح اصولگرا باعث شده که عملا ظرفيت بزرگ و ارزشمند نيروهاي توانا را در همه حوزه ها شناسايي کرده و بتوانم آنها را در جاي مناسب بکار گيرم.
آقاي مهندس باهنر،چالش نخست شما درون جمعي است که آن را ائتلاف اکثريت مي نامند،نحوه رقابت شما درون اين جمع چگونه است؟
اولا دوستان کانديداي درون ائتلاف اکثريت اصولگرايان فارغ از کانديداتوري دوستان و همکاران عزيز من هستند که همگي سوابق موثر و بسيار مفيد در حوزه هاي اجرايي و قانون گذاري دارند.من بيش تز مفهوم رقابت آنها را ظرفيت هاي ارزشمند ي مي دانم که در صورت پيروزي ،غفلت از توانايي آنها خسراني براي کشور و رييس جمهور آينده خواهد بود. ثانيا ، ما همديگر را رقبايي که بين آنها تخاصم است،نمي بينيم بلکه همياراني هستيم که ضمن تلاش براي جلب نظر و راي مردم مي کوشيم نمونه اي مطلوب از سياست اسلامي مبتني بر اخلاق و تعاون را بنمايش گذاريم.
يعني اين احتمال وجود دارد که درون ائتلاف اکثريت،در صورت پيروزي يکي از کانديداها ديگران هم در کابينه بکار گرفته شوند؟
براي من درصورت انتخاب به عنوان رييس جمهور،اين افتخاري حواهد بود که اولين پيشنهادها را به کانديداهاي درون ائتلاف ارايه کنم.
آقاي باهنر مهمترين مشکل مردم در شرايط کنوني را چه مي دانيد؟
فعاليت رييس جمهور طبعا فقط براي حل مشکل روز مردم نيست بلکه مديريت راهبردي و کلان اجرايي کشور در اولويت است.اما گاهي پاره اي از امور بدليل مشکلات حادش به خواست فوري مردم تبديل مي شود.طبيعي است که اکنون حل مشکلات اقتصادي مردم منجمله گراني ،تورم ، بيکاري و مشکلات سرمايه اي و تامين مواد اوليه کارخانجات جزء خواست هاي اورژانسي مردم است.ضمن آن که پاره اي از معضلات در سياست خارجي وجود دارد که کليت نظام در پي حل آنهاست.مردم دوست دارند در هنگام ورود به ساير کشورها از جايگاه و احترام بيشتري برخوردار باشند،احياي اعتبار مردم ايران در سطح جهاني مستلزم اتخاذ ادبيات مناسب ديپلماتيک و رويکردهاي خردمندانه اي است که کليت نظام در پي آنست و دولت بايد آن را عملياتي کند.
آيا واقعا توانايي برنامه ريزي اقتصادي براي سامان وضعيت نامطلوب اقتصادي کنوني داريد و قادريد آن را اجرا کنيد ؟
اگر چنين توانايي را در خود نمي ديدم طبعا خود را در محل انتخاب مردم قرار نمي دادم.من معتقدم که با مديريت خردمندانه و اتکا به نظرات کارشناسان و متخصصان خبره کشور و عمل در چارچوب برنامه هاي واقعگرا مي توان ظرفيت هاي عظيم ايران را به سود مردم بکار انداخت.مردم ما لياقت زندگي شايسته و بهتري را دارند.اگر بدرستي معتقديم که بهترين مردم دنيا را داريم طبيعي است که بهترين زندگي را هم بايد براي آنها تامين کنيم.
آقاي باهنر،اگر بخواهيد منش خود را در سه صفت تعريف کنيد، چه مي گوييد؟
اعتدال،عقلگرايي و عملگرايي
رفتار سياسي من طي دوران بعد از انقلاب نشان داده که من اعتدال را بعنوان يک اصل پذيرفته ام ،گاهي از اين منظر مورد انتقاد تندروها بوده ام ولي نخواسته ام و نمي خواهم اعتدال را بنفع تندروي کنار بگذارم.از سوي ديگر به عقل گرايي در رفتار فردي و پذيرش عقل و خرد جمعي خود را مقيد مي دانم،عملگرايي هم به نظر من فقط دوري از شعار زدگي نيست،بلکه استفاده بهينه از زمان به نفع مردم و کنار گذاشتن توهمات است که متاسفانه اين روزها زياد از آن مي شنويم.
شما دکتر احمدي نژاد را خوب مي شناسيد اگر بخواهيد سه اشکال را در دولت او و شخص خودش بشماريد،چه مي گوييد؟
البته نبايد نقاط مثبت او و دولتش را ناديده گرفت ولي چون سوال شما ناظر به صفات منفي است،توهم گرايي،عدم ثبات مديريتي وادبيات نامناسب را سه ايراد جدي مي دانم.در مورد توهم گرايي از همان روزهاي اول شواهد زيادي توسط شخص احمدي نژاد و اطرافيانش ارايه شد.تغيرات فاقد توجيه مناسب در دولت هم باعث شد هم شجاعت وزرا گرفته شود و هم امکان برنامه ريزي هاي جدي از دولت گرفته شود.ادبيات نامناسب و حتي ماجراجويانه احمدي نژاد هم در داخل و هم در خارج باعث هزينه زايي بسياري براي دولت و کشور شده است که به گمان من بسيار نادرست بوده است.