اشتباهات بزرگ در حوزه روابط عمومي
بازاریابی سیاسی
بزرگنمايي:
بازاريابي سياسي - همه ما ممکن است مرتکب اشتباهات بزرگ کاري درحين انجام وظايف خود شويم. حتي اگر در کار خود تخصص بالايي داشته باشيم و براي شرکتهاي بزرگ و معروفي نظير اپل، PayPal يا برندهاي معروف ديگر کار کنيم. مسلما همه ما هنگامي که مرتکب اشتباهات کاري بزرگ ميشويم، حس بدي پيدا خواهيم کرد. اما نکته مهم اينست که بتوانيم از اين اشتباهات درس بگيريم و قدمهاي بعدي کاري خود را طوري برداريم که اين اشتباهات ديگر تکرار نشود.
امروز از تجربيات Cameron Craig استفاده کرده و برخي از اشتباهات بزرگ روابط عمومي وي را مرور ميکنيم:
مصاحبه در اوج خستگي
من کار خود را حدود 22 سال پيش و در سيدني استراليا آغاز کردم.
مديرعامل يکي از نمايندگيهاي بزرگ در لندن نيز براي ملاقتهاي کاري و تجاري با يک پرواز به سيدني آمده بود.
هنگامي که به سيدني رسيد، مسئوليت برخي از مصاحبههاي تلويزيوني را متقبل شد.
با اين حال اتفاقاتي که افتاد مرا متوجه کرد که اين تصميم، تصميم خوبي نبوده است.
در واقع به خاطر حضور يک خبرنگار معروف، من او را براي قبول مصاحبه تحت فشار گذاشتم.
مابين مصاحبه، زماني که خبرنگار براي پاسخ به تلفنش اتاق را ترک کرد، مديرعامل از خستگي به خواب فرو رفت.
اين اتفاق، نه تنها مصاحبه را ناتمام رها کرد که براي شرکت نيز وجهه خوبي نداشت.
درسي که از اين اشتباه به عنوان يکي از اشتباهات بزرگ در حوزه روابط عمومي خود گرفتم: هنگامي که براي نيروهاي انساني برنامه ريزي ميکنم، بايد اين نکته را در نظر گرفتم که آنها هم مانند همه مردم توانايي محدودي دارند.
انتشار نادرست فايلهاي محرمانه
در بين تجارب کاري من، زماني وجود دارد که من براي يک شرکت بزرگ کار ميکردم که اين شرکت به اطلاعات شرکت ديگر دسترسي داشت. در اين شرکت، ما با يکي از سه نماينده برتر خود در حوزه روابط عمومي بر روي برنامهها و طرحهاي شرکت کار ميکريم.
يک روز نمايندگي از من درخواست کرد پاره اي از اطلاعات را به سرعت به او برسانم.
بنابراين من نيز يک فايل که حاوي جزيياتي در مورد برنامههاي آتي شرکت براي نمايندگي فرستادم.
در آنجا، اين اطلاعات بر روي سرورهايي که دسترسي آن براي ساير کارکنان آزاد بود قرار داده شد.
در اين ميان، يک کارشناس با خواندن فايل و اهداف آتي شرکت متوجه قصد ما از برقراري ارتباط با شرکتي که دوست او در آنجا مشغول به کار بود، شد و دوست خود را از اين موضوع آگاه کرد.
درسي که از اين اشتباه بزرگ در حوزه روابط عمومي گرفتم: هنگام به اشتراک گذاري اطلاعات حساس، تنها آنچه مورد نياز است به اشتراک بگذارم. اگر من آن روز زمان بيشتري داشتم و چند اسلايد آخر آن فايل را حذف کرده بودم، اين اتفاق نميافتاد. درست است که در اکثر شرکتها قرارداد محرمانگي اطلاعات امضا ميشود، اما کارمندان ممکن است به هر حال در نگهداري اطلاعات دقيق و کوشا نباشند. پس بهتر است ريسک نکنيم.
از دست دادن پروژه به دليل نقص اطلاعات
روزي من و ساير همکارانم مشغول کار بر روي يک پروژه بزرگ در حوزه تکنولوژي بوديم.
تيم ما، تحقيقات بسياري انجام داده بود و يک فايل غني و کامل براي ارائه از کار آماده کرده بود.
بنابراين، ما تقريبا از موفقيت خود در اين پروژه مطمئن بوديم.
بنابراين قرار ملاقاتي با مشتري تنظيم کرده و طرح خود را به او ارائه داديم. ابتداي کار همهچيز خوب پيش رفت و طرح و پروژه ما مورد توجه آنان قرار گرفت. تا اين که آنها شروع به پرسيدن سوال کردند. در اينجا بود که ما متوجه شديم هفته قبل مقالهاي در ارتباط با اين پروژه منتشر شده است که ما از آن بياطلاع بودهايم.
درسي که از اين اشتباه به عنوان يکي از اشتباهات بزرگ در حوزه روابط عمومي خود گرفتم: در مورد پروژه و مشتريان هدف خود تا لحظه قبل از ملاقات آنها به تحقيق و مطالعه ادامه دهيد. شما بايد از همه اخبار در مورد کارتان آگاهي داشته باشيد و هيچ توجيهي پذيرفته نيست.
رزرو تلفني
سالها قبل، من موظف شدم يک محل برگزاري کنفرانس مطبوعاتي را براي يکي از مشتريان مهم خود رزرو نمايم.
بنابراين، به سراغ يک هتل خوب که مطمئن بودم مشتري آن را دوست خواهد داست، رفتنم.
صبح روز کنفرانس، هنگامي که به هتل رفتم با نگاههاي ناراضي و بعضا عصباني مشتري روبرو شدم.
بله! سالني که رزرو کرده بودم بسيار کوچک بود و سيستم روشنايي آن نيز دچار مشکل بود. اين اشتباه، يکي از بزرگترين اشتباهات کاري من بود.
درسي که از اين اشتباه به عنوان يکي از اشتباهات بزرگ در روابط عمومي خود گرفتم: براي انجام کارهاي مهم حتما حضوري مراجعه کرده و به يک تلفن اکتفا نکنم.
عدم هماهنگي اعضا در يک جلسه مهم
بياييد هنگام اعتراف به اشتباهاتمان، ارتباطات داخلي را فراموش نکنيم.
اين اشتباهات براي کسي که در شرکتهاي مرتبط با تکنولوژي کار کرده باشد، حتما آشناست.
ما قرار بود ارائهاي 30 دقيقهاي در جلسه هيئت مديره شرکت داشته باشيم.
مسئول اصلي اين تيم براي توليد محصول جديد، جواني باهوش و پرانرژي بود. اما طرح اوليه او بلندپروازانه بود.
او ميخواست تمام اعضاي تيم روي صحنه حضور پيدا کنند و هر کدام چند دقيقه در مورد محصول صحبت کنند.
بعد از آن نيز دو دمو از محصول داشته باشد. من با او مخالفت کردم، اما او قبول نکرد.
زماني که ارائه برگزار شد، بيشتر شبيه رفت و آمد بود تا يک ارائه و سخنراني.
درسي که از اين اشتباه به عنوان يکي از اشتباهات بزرگ در حوزه روابط عمومي خود گرفتم: هنگامي که ميدانيد چيزي که تيم شما قرار است اجرا کند، ريسک بالايي دارد و ممکن است کل جلسه را خراب کند، از مواضع خود کوتاه نياييد. اگر همه چيز به خوبي پيش نرود، شما نيز مقصريد.
-
جمعه ۱۳ مرداد ۱۳۹۶ - ۱۰:۰۲:۴۹ PM
-
۱۸۷۱ بازديد
-
BusinessInsider
-
روابط عمومی
لینک کوتاه:
https://www.siasatvabazaryabi.ir/Fa/News/819/