بزرگنمايي:
بازاریابی-به دلایل خروج آمریکا از موافقت نامه
تغییر اقلیم پاریس، علل گرمایش زمین و مزایا و معایب پیوستن ایران به این
موافقت نامه پرداخت که متن آن به شرح زیر است:
در معاهده پاریس از استادان اقلیم شناسی اظهار نظر نشده است
آیا
از پتانسیل اساتید اقلیم شناسی کشور برای تعیین آینده اقلیمی کشور برای
ارائه تعهدات بین المللی مانند موافقت نامه پاریس استفاده شده است؟
قویدل: در موافقت نامه اقلیم
پاریس همانند دیگر معاهدات بین المللی در زمینه محیط زیست به ویژه آب و هوا
مثل کیوتو، اگر مطالعهای صورت گرفته باشد از هیچ مشاوره یا استادان اقلیم
شناس که تعداد آنها در کشور کم نیست، استفاده نشده است، این در حالی است
که موضوع مورد بحث این توافقنامه یک موضوع فوق تخصصی در اقلیم شناسی (تغییر
اقلیم) بوده است.
یکی از نشانههای عقب ماندگی و سیاست زدگی کشورها را میتوان مساله
کنار گذاشته شدن نخبگان علمی و متخصصان کشور در مباحث کلان دنیا به ویژه
مباحثی که با دانش و دانایی سروکار دارد؛ مطرح کرد.
جای بسی تاسف است که در دولتِ مدعی دانایی محوری، در بحث مهم و علمی مثل
توافقنامه اقلیمی پاریس، جایگاهی برای متخصصان و نخبگان علمی کشور در نظر
گرفته نشده است و تا جایی که بنده مطلع هستم افرادی غیر متخصص و اغلب فاقد
تخصص مساله را راهبری کرده اند.
گرمایش جهان ناشی از دی اکسید کربن ثابت نشده است
چقدر اُرگانهای علمی که ادعای گرمایش زمین به دلیل فعالیتهای انسانی را دارند، سیاسی عمل میکنند؟
قویدل: هیأت بین الدولی تغییر
اقلیم یا (IPCC) موسسهای وابسته به سازمان ملل است که همانند دیگر اُرگان
های آن سازمان در نهان و در اهداف پوششی برای نیل به اهداف امپریالیستی
کشورهای بزرگ و قدرتمند مثل آمریکا و اتحادیه اروپاست.
با توجه به آنکه از همه گازهای گلخانهای موجود دست روی دی اکسید کربن
گذاشته اند، این امر به روشنی هدف سیاسی IPCC را نشان میدهد؛ چرا که فقط
دی اکسید کربن نظر و طمع استعمارگران را در دسترسی به نفت ارزان قیمت و
پایدار در آینده تامین میکند، این در حالی است که قدرت گلخانهای گازهای
دیگر همچون متان از دی اکسید کربن بیشتر است، ولی اثر و قدرت گلخانهای
متان هیچ نفعی برای استعمارگران ندارد و حتی آنها را مقصر معرفی میکند.
از نظر علمی هیچ کس نتوانسته ثابت کند که دی اکسید کربن یا سایر گازهای
موسوم به گلخانهای عامل گرمایش جهان و تغییر اقلیم هستند و یا نقش آنها
از فعل و انفعالات خورشیدی بیشتر است. بر این اساس ماموریت IPCC کاملا مشخص
و سیاسی است.
فعالیت های انسانی عامل اصلی خشک شدن دریاچه ارومیه
آیا ریزگردها و خشک شدن دریاچه ارومیه به دلیل تغییر اقلیم است یا مدیریت در سالهای اخیر؟
قویدل: اگر ریزگردها و طوفانهای
گرد و خاک بر اثر خشکسالی و تشدید باد به صورت طبیعی ایجاد شده باشند، یکی
از نشانههای تلاش سیستم جهانی اقلیم برای خلاصی از گرمایش جهانی است. به
این شکل که ریزگردها مثل تعریق بدن در اثر گرما که واکنشی برای تعدیل اثر
گرما بر بدن است، با کدر کردن هوا و منعکس کردن انرژی الکترومغناطیس
خورشید، مانع گرم شدن زمین شده و آن را خنک میکنند.
اگرچه عامل اصلی خشک شدن دریاچههایی مثل دریاچه ارومیه در وهله اول
فعالیتهای انسانی ناشی از سدهای زیادی است که در سالهای اخیر بر رودهای
مختلف حوضههای آبریز بسته شده اند، اما نمیتوان اثر نوسانات بارشی و
دمایی را هم بی تاثیر دانست.
در مجموع 15 درصد خشک شدن دریاچهها به نوسانات طبیعی اقلیم و 85 درصد به مدیریت نادرست حوضههای آبریز بازمی گردد.
اثر دی اکسید کربن و گازهای گلخانه ای بر دما و بارش ایران بسیار کم است
انتشار گازهای گلخانهای در ایجاد
گرمایش جهانی تا چه حد تاثیرگذار بوده است؟ آیا در این زمینه مطالعهای
دقیق صورت گرفته است؟
قویدل: تمام اندازه گیریهای
مربوط به غلظت گازهای گلخانهای و شدت یافتن این وضعیت از نظر روش شناسی
در هالهای از ابهام قرار دارد و بنده به عنوان یک اقلیم شناس تا کنون
ندیده ام که روش محاسبه میزان غلظت گازهای گلخانهای در جایی تدوین و در
دسترس قرار گرفته باشد که این مساله برای دمای سیاره زمین نیز صدق میکند و
معلوم نیست که دمای کره زمین بر اساس چه معیاری با چند ایستگاه، چگونه و
با چه روشی اندازه گیری میشود.
تمام مطالعات در زمینه گرمایش جهانی و نقش گازهای
گلخانهای بر اساس مدلهایی انجام میشود که این مدلها علاوه بر خطاهای
معمول محاسباتی، دارای عدم قطعیتهای بسیار زیاد هستند به نحوی که در هر
گزارش IPCC تا گزارش پنجم مدلها، سناریوهای جدیدتری طراحی میشوند تا
اشتباههای فاحش مدلها کاهش یابد.
نتایج مطالعات در خصوص اثر گازهای گلخانهای بر دما و
بارش ایران نشان میدهد که اثر دی اکسید کربن و گازهای اصلی گلخانهای بر
دما و بارش ایران بسیار کم است به طوریکه از 32 ایستگاه دارای آمار بلند
مدت ایران، فقط 8 ایستگاه و حداکثر تا 4 درصد با دی اکسید کربن در ارتباط
هستند که این میزان در زمینه بارش کمتر هم میشود.
مساله مهم و جدی که اخیرا بیان شده و هم اکنون مشغول مطالعه آن هستیم
این است که بخش اعظمی از دی اکسید کربن دنیا در اقیانوسها انباشت شده است و
تبخیر از سطح آب اقیانوسها منجر به ورود گاز مذکور به جو و افزایش غلظت
میشود.
حال جای این سوال مطرح است که آیا افزایش دما در افزایش تبخیر سطح آب
اقیانوسها و غلظت دی اکسید کربنِ جو تاثیر گذار است؟ آیا عامل افزایش غلظت
دی اکسید کربن جو است یا فعالیتهای انسانی؟ همچنین ما به دنبال کشف پاسخ
این سوال هستیم که افزایش دمای جهانی یا گرمایش جهانی بر
افزایش دی اکسید کربن مؤثر است یا افزایش دی اکسید کربن جوّ بر گرمایش
جهانی؟. پاسخ این سوال بسیار مهم است؛ زیرا شواهدی علمی وجود دارد که
گرمایش جهانی با افزایش تبخیر از سطح آب اقیانوسها، غلظتِ دی اکسید کربنِ
جو را افزایش داده و به همین علت بین دمای جهانی و غلظت دی اکسید کربن جوّ
ارتباط معنی دار آماری وجود دارد. منتهی عمدا یا سهوا قضیه واژگونه شده و
از آن جهت منافع استعماری برای کنترل جریان انرژی خصوصا نفت سوء استفاده
میشود.
گرمایش جهان ارتباطی به آلاینده های هوا ندارد
آیا موافقت نامه پاریس ارتباطی به آلودگی هوا دارد؟ و چه نظریاتی برای توجیه گرمایش زمین وجود دارد؟
قویدل:گرمایش جهانی و تغییر اقلیم در مقیاسی کلانتر از آلودگی هوا حادث میشود و گازهای گلخانهای مؤثر بر تغییر اقلیم و گرمایش جهانی ارتباطی به آلایندههای هوا ندارند که بخواهیم با اجرای موافقتنامه پاریس آلودگی هوا را هم کنترل کنیم.
عامل اصلی آلودگی هوا در ایران ذرات معلق 5/2 و 10 میکرونی هستند که
همچون ریزگردها به سبب نرسیدن گرمای خورشید به زمین، نه تنها تاثیری در
گرمایش ندارد بلکه یکی از عوامل سرمایش اقلیمی به شمار میرود.
از نظر علمی که به سیاست آلوده نشده است، عامل توزیع، پخش و پراکنش
انرژی در سیاره زمین و کل منظومه شمسی خورشید و فعالیتهای آن است. از نظر
زمانی و مکانی فعالیتهای خورشیدی به نحوی است که خورشید در بعضی از
زمانها انرژی بیشتر و در برخی از زمانها انرژی کمتری به سوی زمین گسیل
دارد که در این بین نقش طوفانهای خورشیدی و لکههای خورشیدی بسیار بارز
است.
بر این اساس خورشید و فعالیتهای آن، فعل و انفعالات مربوط به زمین به
ویژه آتشفشان ها، تغییرات مربوط به حرکتهای مختلف زمین و عوامل فضایی مثل
اشعههای کیهانی مهمترین عوامل تغییر اقلیم هستند، هر چند که فعالیتهای
انسان بر این امر بی تاثیر نیست.
اگر سیاستمداران ما با همین موضع ضعف در معاهدات بین المللی جلو بروند و
چشم بسته و بدون مشورت با صاحب نظران امر توافقات بین المللی مشکوک یا
حداقل غیر سودمند برای کشور را امضا کنند، بعید نیست که همانند سایر
اقدامات کشورهای استعمارگر، گرمایش جهانی را بر گردن ایران نیندازند. یا
نگویند که بخاطر تولید دی اکسید کربن از تنفس انسان و جمعیت بالای ایران،
از جمعیت کشورتان بکاهید یا نگذارید افزایش پیدا کند.
موافقت نامه پاریس هزینه های زیادی بر اقتصاد تحمیل می کند
آیا موافقت نامه پاریس میتواند اثرات نامطلوبی بر اقتصاد بگذارد؟
قویدل: مقاصد پنهان پشت این
موافقت نامه بیشتر شامل کنترل انرژی، جلوگیری از افزایش قیمت با هدف سوء
استفاده کشورهای ابرقدرت به منظور تضعیف کشورهای مستقلی، چون ایران است
که میتواند هزینههای زیادی را بر اقتصادی تحمیل کند.
برآوردها نشان میدهد که برای کاهش 12 درصدی گازهای گلخانهای، ایران
باید حدود 52 میلیارد دلار هزینه کند، درحالیکه با اجرای این موافقت نامه
باید بسیاری از صنایع که در مراحل اولیه هستند، تعطیل شوند.
داشتن قدرت دلیل اصلی خروج ترامپ از معاهده پاریس
چرا روسیه به موافقت نامه نپیوسته و آمریکا خارج شده است؟
قویدل: خروج ترامپ از توافق معاهده پاریس علاوه بر داشتن قدرت، بخاطر تقسیم کار بین دولتهای دموکرات و جمهوری خواه آمریکاست.
آمریکاییها بر اساس سیاست کاری، در ابتدا دولت دموکرات را در یک مساله جهانی واقعی یا فرضی همچون موافقت نامه اقلیمی پاریس،
بسیج کرده و بعد از پیوستن تعدادی از کشورها به آن توافق بین المللی، با
بهانه تراشیهای مختلف از توافقات بین المللی خارج شدند، ولی از طرق مختلف
نظیر استفاده از ابزار سازمان ملل و اتحادیه اروپا مانع از فروپاشی پیمان
شده و منافع خود را تامین میکنند. در خصوص پیمان کیوتو هم همین سناریو
تکرار شده بود.
مساله روسیه، اما گونهای دیگر است و همانطور که پوتین اعلام کرد با
توجه به شکیاتی که در خصوص پایههای علمی گرمایش جهانی و علل آن وجود دارد
تا روشن شدن کامل مساله روسیه، توافقی را امضا نکرد.