سیاست و بازار یابی-خلاقیت توانایی کشف ایده ها، ارتباطات و راه حل های جدید و بدیع را در بر
می گیرد. خلاقیت با تقویت انعطافپذیری، ایجاد شادی و ایجاد فرصتهایی
برای خودشکوفایی بخشی از انگیزه ما به عنوان انسان است.
خلاقیت چیست؟
ترجمه:دکتر امیر محبیان/منبع:روانشناسی امروز(psychologytoday)
خلاقیت
توانایی کشف ایده ها، ارتباطات و راه حل های جدید و بدیع را در بر می
گیرد. خلاقیت با تقویت انعطافپذیری، ایجاد شادی و ایجاد فرصتهایی برای
خودشکوفایی بخشی از انگیزه ما به عنوان انسان است.
یک عمل خلاقانه
می تواند مانند ایجاد یک نقاشی زیبا یا طراحی یک شرکت نوآور بزرگ و الهام
بخش باشد، . اما نیازی نیست که یک ایده،هنری تغییر دهنده جهان باشد تا
خلاقیت به حساب بیاید. زندگی مستلزم اعمال روزانه نبوغ و راهحلهای بدیع
است. از این نظر، تقریباً همه دارای میزانی از خلاقیت هستند.
منابع خلاقیت
قطعات
زیادی از جمله تعادل بین فکر کنترل شده، عمدی و بازی و تخیل خود به خودی
در پازل خلاقیت وجود دارد. شخصیت و همچنین زیست شناسی و تجربه زندگی نقش
دارند.
اما هرکسی دارای اندازه ای از خلاقیت است، حتی اگر متوجه آن
نباشد. زندگی پر از لحظات کوچکی است که نیاز به ایده های جدید یا راه حل
های شگفت انگیز دارد. انتخابی که بدون تامل انجام می دهید نظیر نحوه پختن
تخم مرغ سرخ شده یا مسیری که برای رسیدن به محل کار طی میکنید—ممکن است
برای شخص دیگری به طرز لذتبخشی بدیع باشد.
چرا برخی افراد خلاق تر از دیگران هستند؟
افراد خلاق تجسم پیچیدگی هستند. به گفته پژوهشگر پیشگام خلاقیت، میهای چیکسنتمیهایی،
آنها گرایش های فکری و عملی را نشان می دهند که در دیگران تفکیک شده است.
آنها انرژی شدید را با آرامش، بازیگوشی را با نظم، فانتزی را با واقعیت و
اشتیاق برای کارشان را با عینیت متعادل می کنند.
به نظر می رسد
تحقیقات علوم اعصاب از این برداشت حمایت می کند. افراد خلاق بهتر است سه
سیستم مغزی را درگیر کنند - شبکه حالت پیش فرض، شبکه برجسته و آشکار و شبکه
کنترل اجرایی - که باهمدیگر تفکر خلاق را تولید می کنند.
کدام ویژگی های شخصیتی با خلاقیت مرتبط است؟
ویژگی
گشودگی در برابر تجربه با خلاقیت همبستگی دارد و شامل پذیرش ایده ها و
تجربیات جدید است. افرادی که از نظر گشودگی پایین هستند، روالهای مانوس و
امور آشنا را ترجیح میدهند، در حالی که آنهایی که از نظر گشودگی بالا
هستند، از تازگی چه ملاقات با افراد جدید، پردازش احساسات مختلف، یا سفر به
مقاصد عجیب و غریب لذت میبرند. گردآوری این تجربیات و دیدگاه ها می تواند
به مغز کمک کند تا ارتباطات خلاقانه جدیدی ایجاد کند. ویژگی های دیگری که
با خلاقیت مرتبط است عبارتند از: کنجکاوی، مثبت اندیشی، انرژی، پشتکار و
انگیزه درونی.
"خلاقیت روزمره" چیست؟
وقتی
به خلاقیت فکر می کنیم، اغلب به موتزارت، پیکاسو، اینشتین می اندیشیم –
افرادی به ظاهر سرنوشت ساز که استعداد و فرصت ها را با هم گردآورده اند.
این مجموعه ای از مراجع بسیار محدود است، زیرا انواع افراد با سطوح مختلف
هوش و توانایی طبیعی، قادر به انجام فرآیندهای خلاقانه هستند. در نظر گرفتن
تعریف محدودی از خلاقیت، بسیاری را از درک توانایی خود باز می دارد.
خلاقیت
روزمره چارچوبی است که در ابتدا توسط روث ریچاردز، دنیس کینی و همکارانش
در دانشکده پزشکی هاروارد ایجاد شد و به عنوان بیان اصالت و معنادار بودن
تعریف شد. این تعریف می تواند شامل کارهای روزانه، سرگرمی های شخصی یا کار
باشد. طرح دستور غذایی های عجیب غریب یا رنگ کردن موهایتان به رنگ غیرعادی
مانند کار بر روی یک دفترچه خاطرات برای یک دوست واجد شرایط این تعریف است.
چگونه خلاق تر باشیم؟
بسیاری
از مردم احساس می کنند که توانایی لازم برای خلاقیت را ندارند یا توانایی
شان- حتی کسانی که در زمینه های خلاقانه کار می کنند - بسیار محدود
است؛این درست است که افراد خاصی خلاق تر از دیگران هستند. ، با این حال،
خوشبختانه خلاقیت را می توان در هر سن و تجربه ای به دستآورد و تقویت کرد.
نوآوری
یک موهبت الهی نیست. این در واقع کاربرد ماهرانه دانش به روش های جدید و
هیجان انگیز است. این امر مستلزم تغییر روال عادی خود، خروج از مناطق
معمولی راحت و توجه به لحظه حال است.
هنگام یادگیری اطلاعات جدید،
استراحت کردن – چه با خوابیدن یا صرفاً لذت بردن از حواس پرتی – راه دیگری
است که به ضمیر ناخودآگاه اجازه میدهیم دادهها را به روشهای جدید و
شگفتآور پردازش کند. این اقدام اغلب زمینه را برای بینش یا پیشرفت خلاقانه
ایجاد می کند.
خلاقیت و مغز
تفکر خلاق در برگیرنده ایجاد پیوندهای
نو بین ایده های مختلف است که با پرورش مهارت های اندیشیدن متفاوت و قرار
دادن عمدی خود در برابر تجربیات نو و یادگیری به دست می آید. در حالی که
روانشناسان پژوهشی علاقه مند به استفاده از تفکر نوآورانه هستند،
روانشناسان بالینی گاهی بیماران را تشویق می کنند که از بیان هنری به عنوان
راهی برای رویارویی با احساسات دشوار استفاده کنند.
پژوهش
ها نشان می دهد که سه شبکه کلیدی به عنوان یک تیم برای ایجاد خلاقیت در
مغز عمل می کنند. شبکه حالت پیشفرض به تولید ایدهها کمک میکند، شبکه
کنترل اجرایی آنها را ارزیابی کرده و آنها را به پیش میبرد، و شبکه برجسته
تشخیص میدهد که کدام ایدهها مرتبط و مهم هستند. این شبکه ها همچنین ممکن
است از طریق حلقه های بازخورد دیگر بر یکدیگر تأثیر بگذارند. برای مثال،
شبکه کنترل اجرایی بسته به وظیفه ای که در دست دارد، ممکن است نحوه اسکن
داخلی شبکه برجسته را تنظیم کند.
خلاقیت و بیماری روانی
از
ونسان ون گوگ گرفته تا سیلویا پلات و وینستون چرچیل، افراد دچار بیماری
روانی، نبوغ فکری و هنری را در طول تاریخ به نمایش گذاشته اند. این پیوند
روانشناسان و افراد روزمره را مجذوب خود کرده است. چه نظریه های بیولوژیکی
ممکن است همپوشانی را توضیح دهند؟ و این افراد چه مزایای تکاملی ممکن است
داشته باشند؟
آیا افرادی که خلاقیت بالایی دارند بیشتر به بیماری روانی مبتلا می شوند؟
اختلالات
طیف روان پریشی، از جمله اختلال دوقطبی، اسکیزوتایپی و اسکیزوفرنی، به طور
نامتناسبی در افراد بسیار خلاق (که اغلب در هنرمندان، موسیقی دانان و
نویسندگان اندازه گیری شده اند) یا در بستگان درجه اول آنها تشخیص داده می
شود.
اما این پیوند را می توان با میزان استعداد در نقش آفرینی
مخدوش کرد. در حالی که انواع افراد خلاق از نظر ذهنی پایدارتر از افراد
غیرخلاق هستند، در حضور خلاقیت استثنایی این همبستگی معکوس می شود. به گفته
دین کیت سیمونتون، روانشناس دانشگاه کالیفرنیا در دیویس، احتمال بروز آسیب
شناسی روانی در افراد فوقالعاده خلاق بیشتر از افراد غیرخلاق است. او این
مفهوم را "پارادوکس نابغه دیوانه" می نامد.
خلاقیت بدمنشانه
خلاقیت معمولاً به عنوان یک ویژگی اجتماعی سودمند در نظر گرفته می شود. اما برخی از مردم از تخیل(پنداشت)
خود برای دستیابی به اهداف ضد اجتماعی استفاده می کنند - چیزی که گاهی
اوقات "خلاقیت تاریک" یا "خلاقیت بدخواهانه و بد منشانه" نامیده می شود.
یک
هنرمند کلاهبردار که برای فریب قربانیان خود طرحی بدیع یا بی خطا ابداع
میکند، در حال انجام خلاقیت است. اما از آنجایی که برای آسیب رساندن به
دیگران و ثروتمند کردن خود به کار می رود، اکثر ناظران طرح او را ایراد می
گیرند، مهم نیست که چقدر تخیلی است.
در سالهای اخیر، پژوهشگران به
دنبال درک بیشتری از چگونگی ارتباط بین بدمنشی و خلاقیت بودهاند. برخی از
مطالعات نشان داده اند که خلاقیت با خودشیفتگی مرتبط است. دیگران پیوندی
بین خلاقیت برتر و کاهش صداقت و فروتنی شناسایی کرده اند. در یک بررسی،
خلاقیت گرایشی برای پیشبینی رفتار غیراخلاقی یافت شد.
در نهایت،
ممکن است خلاقیت نه ذاتاً مثبت و نه ذاتاً منفی باشد. در عوض، هنگام داوری
در مورد ارزش هر عمل خلاقانه، ممکن است بهترین کار ارزیابی انگیزه ها و
نتایج باشد.