سیاست و بازاریابی - نظریه آشوب را نباید یکی نظریه منحصراً مدیریتی بدانیم، در واقع نظریه آشوب به شاخهای از ریاضیات و فیزیک گفته میشود که در ارتباط با سیستمهایی است که دینامیک آنها در برابر تغییر مقادیر اولیه رفتار بسیار حساسی نشان میدهد به گونهای که رفتارهای آینده آن قابل پیش بینی نیست. اما طبیعتاً ما در اینجا از منظر علم مدیریت به نظریه آشوب یا همان Chaos Theory نگاه خواهیم کرد.
تئوری آشوب را با کلید واژه های چون «نظم در بی نظمی» می شناسند، در واقع منظور از آشوب در ادبیات تئوری آشوب، ناکارآمدی، به هم ریختگی و نظایر آن نیست. بلکه در اینجا همان گونه که «هیلز» (Hayles, 1990) توصیف میکند. بینظمی و آشوب، نوعی بینظمیِ منظم یا نظم در بینظمی است. بینظم از آن رو که نتایج آن غیرقابل پیش بینی است و منظم بدان جهت که از نوعی قطعیت برخوردار است. بینظمی در مفهوم عملی یک مفهوم ریاضی محسوب میشود که میتوان آن را نوعی اتفاقی بودن همراه با قطعیت دانست. قطعیت آن به خاطر آن است که بینظمی دلایل درونی دارد و به علت اختلالات خارجی رخ نمیدهد و اتفاقی بودن به دلیل آن که رفتار بینظمی، بیقاعده وغیر قابل پیش بینی است. تاثیرات عمدهای که نظریه آشوب بر تصمیم گیری بر جای میگذارد، به طور خلاصه به شرح زیر است:
1- در دنیای متلاطم و آشوب زده امروزی باید به جای تمرکز بر تصمیمگری بلند مدت، تصمیم گیری کوتاه مدت وانعطاف پذیر را مدنظر قرار داد.
2- برنامه ریزی اقتضایی وانعطاف پذیر به عنوان بخشی از فرآیند تصمیم گیری هر سازمان اهمیت زیادی به خود گیرد.
3- باید به رویکردهای شهودی وابتکاری نسبت به تصمیم گیری عقلایی ارزش و اهمیت بیشتری داده شود.
4- ایجاد ساختارها و نظامهای موقتی از اهمیت بیشتری برخوردار شوند.
5- اصلاح فرهنگهای سازمانها برای جذب ارزشها و معیارهای جدید و متناسب با جهان پر از آشوب باید مدنظر قرار گیرد.
6- باید درون آشوب و بینظمی دنبال نظم بود.
با این توضیحات باید «آشوب» را در اینجا سیستمی به ظاهر بی نظم بدانیم، که پس از بررسی دقیق و مشاهده تمام اجزا آن می توان به نوعی نظم درونی آن پی برد.
ویژگیهای تئوری آشوب
1ـ اثر پروانهای (Butterfly Effect)
دکتر لورنز در سال 1973 نتایج محاسبات دستگاه معادلات دیفرانسیل متشکل از سه معادله دیفرانسیل غیرخطی و معین مربوط به جابه جایی حرارتی جو را منتشر کرد. براساس مطالعات لورنز در محدوده معینی از عوامل معادلات، بدون دخالت عناصر تصادفی یا ورود اغتشاش خارجی نوع نوسانات نامنظم در پاسخ به سیستم بروز داده میشود. وی به این نتیجه شگرف رسید که یک تغییر جزیی در شرایط اولیه معادلات پیش بینی کننده وضع جوی منجر به نوسانات عظیمی در پاسخ سیستم و تغییرات شدید در نتایج حاصل از آن میشود. لورنز این خاصیت را اثر پروانهای نامگذاری کرد. این مسئله، سنگ بنای تئوری آشوب است زیرا براساس نظریه آشوب اعتقاد بر آن است که در تمامی پدیدهها، نقاطی وجود دارد که تغییر اندک در آنها باعث تغییرات عظیم خواهد شد، در این رابطه سیستمهای اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و سازمانی همچون سیستمهای جوی از اثر پروانهای برخوردارند. تحلیلگران باید با آگاهی از این نکته مهم به تحلیل و تنظیم مسائل مربوط بپردازند. اثر پروانهای توجیهی عقلایی و کامل از رفتارها و تصمیمهای مدیران خلاق و کارآفرین و موفق به دست میدهد که با یک حرکت مناسب و کم انرژی توانستهاند موجب تحول و دگرگونیهای بزرگ و شگرفی در سازمان خود شوند.
2ـ خودسازماندهی (Dyhamic Adaptation)
در محیط در حال تغییر امروزی سازمان سیستمهای بینظم در ارتباط با محیط اطرافشان مانند موجودات زنده عمل میکنند که برای رسیدن به موفقیت همواره باید خلاق و نوآور و در جستوجوی راههای جدیدی برای پیروزی و پیشرفت باشند. اما زمانی که سیستم به تعادل سازگار نزدیک میشود برای حفظ پویایی نیاز به تغییرات اساسی درونی دارد که این تغییرات به جای سازگاری و تطبیق با محیط، موجب سازگاری پویا میشود که نتیجه آن دگرگونی روابط پایدار بین افراد، الگوهای رفتاری، الگوهای کار، نگرشها و طرز تلقی و فرهنگ هاست. برخی از دانشمندان معتقدند که آشفتگی، سازگاری و انطباقها را در هم شکسته. براساس نظر مورگان، سیستم باید توان احساس و درک محیط و جذب اطلاعات از محیط را داشته باشد. دوم اینکه سیستم باید قادر به برقراری ارتباط بین این اطلاعات و عملیات باشد و سوم اینکه آگاهی از انحرافات و چهارم توانایی اجرای عملیات اصلاحی از خصوصیات اصلی این سیستم هاست.
3ـ خودمانایی (self- Similarity)
در تئوری آشوب و معادلات عملیات آن نوعی شباهت بین اجزا و کل قابل تشخیص است. بدین گونه که هر جزیی از سیستم دارای ویژگی کل بوده و مشابه آن است. دنیس گابور در سال 1948 برای اولین بار هولوگرافی را بدین گونه بیان کرد: جزء خاصیت کل را دارد و مانند آن عمل میکند. سیستم توانایی یادگیری را دارد، سیستم دارای توانایی خود سازماندهی است، حتی اگر قسمتهایی از سیستم برداشته نشود سیستم به راحتی میتواند به فعالیت خود ادامه دهد.
از خاصیت خودمانایی میتوان در سازماندهی سازمانهای جدید بهره گرفت و سازمانهایی طراحی کرد که هر واحد آن به صورت خودکفا قادر به انجام وظایف سازمانی باشد.
4ـ جاذبههای عجیب
جاذبههای نقطهای و دورهای پایههای فیزیک نیوتنی کلاسیک است که بیانگر الگوی نظم و با ثبات در حرکت پدیدهها و روابط آنهاست مانند حرکت دادن یک مداد روی کاغذ حول محور خودش به شعاع یکسان که منجر به رسم دایرهای با شعاع مشخص خواهد شد.
غیرقابل پیش بینی بودن رفتار در جاذبههای عجیب تابع دو پدیده است: اولی مربوط به حساسیت نسبت به شرایط اولیه است که لورنز آن را اثر پروانهای نامید دوم اینکه تغییرات شدید رفتارهای نامنظم و دگرگونیهای غیرقابل پیش بینی حرکات، همه در درون خود نظمی نهفته دارند.
خاصیت پروانهای و تاثیر آن در مدیریت
براساس این ویژگی یک تغییر کوچک در شرایط اولیه کار میتواند تغییرات بنیادی و اساسی در نتیجه کار ایجاد کند به عنوان نمونه، سازمانی که قادر باشد از یک نقطه کلیدی مانند تمایل و مشارکت مردم استفاده کرده و آنان را به مشارکت در فعالیتهای خود فرا بخواند قادر خواهد بود تا حرکات بزرگی را با استفاده از این اهرم تحقق بخشد. براساس خاصیت پروانهای، مدیران بهره ور کسانی هستند که نمادهای تولید را به خوبی شناخته و مانند ذرهای که از آن انرژی حاصل میشود آن را به موقع و به جا مورد استفاده قرار میدهند.
خاصیت سازگاری پویا و تاثیر آن در مدیریت
سازگاری با محیطهای آشوبناک نیاز به سازمانهای منعطف و تخصصهای انعطاف پذیر دارد و این اصلی اساسی در سازمانهای امروزی است، در سازماندهی سازمانها باید با توجه به ارتباط اجزا با هم به گونهای که هر جزء بتواند ضمن انجام وظایف خود به طور مستقل با اجزای دیگر ارتباطی هم افزا و پوینده داشته باشد و به علاوه از جهت آرمانی دارای نگرشی مشابه با سایر اجزا باشد دست به مدیریت زد.
خاصیت خودمانایی و تاثیر آن در مدیریت
از این خاصیت میتوان در سازماندهی جدید سازمانها بهره برد و سازمانهایی طراحی کرد که هر واحد آن به صورت مستقل قادر به انجام وظایف سازمانی خود باشد، این خاصیت میتواند در رفتارهای اعضای سازمان نیز نوعی وحدت ایجاد کند به گونهای که همه اعضا به یک سو و یک جهت و هدف واحد نظر دارند.
خاصیت جاذبههای غریب و تاثیر آن در مدیریت
تغییرات شدید، رفتارهای نامنظم، دگرگونیهای غیرقابل پیش بینی، حرکتهای بحرانی همگی به الگویی ختم خواهد شد که یافتن آن هنر مدیریت سازمان است تا بتواند توسط آن نوعی پیش بینی را میسر ساخت.
اینجاذبهها به مدیران امکان میدهد که به الگوهایی دست یابند که بینظمیها را نظم داده و آشوبها را در قالبی منظم برقرار سازد. مدیریت آینده نیازمند یافتن جاذبههای غریبی است که این نظم غایی را آشکار سازد.
تاثیرات عمده نظریه آشوب بر تصمیم گیری:
1- برنامه ریزی اقتضایی و انعطاف پذیر به عنوان بخشی از فرآیند تصمیم گیری هر سازمان اهمیت زیادی دارد.
2- ایجاد ساختار و نظام موقتی از اهمیت بیشتری برخوردار است.
3- در درون آشوب باید به دنبال نظم بود.
4- به دلیل وجود تلاطم و آشوب باید تصمیم گیری کوتاه مدت و انعطاف پذیر را جایگزین تمرکز بر تصمیم گیری بلندمدت نمود.
5- برای جذب ارزشها و معیارهای جدید و متناسب با جهان پرآشوب باید به دنبال اصلاح فرهنگهای سازمانی بود.
6- رویکردهای ابتکاری نسبت به تصمیم گیری عقلایی ارزش و اهمیت بیشتری دارد.
این مطلب توسط آقای سید حمیدرضا عظیمی نوشته شده است.
دانلود این مطلب از کتابخانه پایگاه اطلاع رسانی صنعت
منابع مورد استفاده در این مطلب:
روزنامه ایران شماره 4135 - صفحه 21 - نظم در بی نظمی
http://www.PoliticalMarketing.ir/fa/News/104780/تئوری-آشوب،-تاثیر-نظم-موجود-در-بی-نظمی-بر-مدیریت