بزرگنمايي:
سیاست و بازاریابی - آشنایی با سواد مالی و هوش مالی یکی از مهمترین رویکردهایی است که باید از همان سنین پایین در روند آموزش کودکان قرار بگیرد. بزرگسالانی که امروز در فضای اجتماعی و اقتصادی جوامع حضور دارند همان کودکان دیروز هستند و بنابراین بچهها، خواه ناخواه در بزرگسالی با مفاهیم مالی و اقتصادی روبهرو خواهند شد. بنابراین آموزش هوش مالی به کودکان باید یکی از دغدغههای اصلی مراکز آموزشی باشد.
این مقاله راهکارهایی در زمینه تقویت هوش مالی کودکان ارائه میدهد که موثر هستند بنابراین مخاطب اصلی این مطلب والدینی هستند که میخواهند از همان سنین کودکی فرزندان خود را با سواد مالی و اقتصادی آشنا کنند؛ همچنین این راهکارها برای مربیان و معلمانی که در مقاطع پیشدبستانی، دبستان و کلاسهای اول و دوم فعالیت میکنند نیز مفید خواهد بود.
کودکان از همان سنین پایین توانایی آموختن نکات زیادی را دارند بنابراین اگر با کودکان 4 تا 7 ساله سروکار دارید، چه به عنوان والد و چه به عنوان مربی و معلم، مطالب زیر میتواند در شیوه آموزشهای مربوط به هوش مالی به کودکان کارآمد باشد.
درس اول: تصمیمگیری در هوش مالی
کودکان از بدو تولد گزینههای زیادی برای انتخاب دارند. طبیعی است که در آغاز، این والدین هستند که به جای بچهها تصمیم میگیرند اما قبل از پایان یک سالگی کودکان قادر هستند تصمیمهای جزئی گرفته و انتخابهایی برای خود داشته باشند. طبیعتا هر اندازه والدین، کودکان را در سنین اولیه آزاد بگذارند، تصمیمگیری های آنها نسبت به سواد مالی و در نتیجه تقویت هوش مالی موثرتر خواهد بود.
در سنین پایینتر، مثلا در دورانی که بچهها در مقطع پیش دبستانی و یا مهد کودک هستند، میتوان گزینههایی را برای انتخابهای اقتصادی پیشروی آنها قرار داد. این گزینهها باید در راستای هوش مالی کودکان باشد یعنی مفهوم پول و ارزش آن آموزش داده شود.
یک مثال ساده این است که مقادیری پول یا تصویر نقدینگی به آنها داده شود و در ادامه چندین محصول مانند عروسک، میوه، بادکنک و … در مقابلشان قرار بگیرد که قیمت هر کدام مشخص است. اینجاست که کودک باید تصمیم بگیرد نسبت به هزینهای که در اختیار دارد کدام یک از محصولات را خریداری کند.
موقعیت مذکور شرایطی است که کودکان با انتخابها و تصمیمات مالی روبهرو میشوند و میتوانند نسبت به داشتههای خود تصمیم بگیرند و پول خرج کنند.
درس دوم: برنامهریزی هزینهها
کودکان در سن پیشدبستانی توانایی برنامهریزی برای خرجها و هزینههای خود را دارند. به همین دلیل طراحی آموزشهایی در راستای تقویت برنامهریزی هزینهها میتواند در رشد رفتارهای مدیریتی آنها در آینده تاثیر بسزایی داشته باشد. این مرحله برای تقویت هوش مالی کودکان، آنها را با سه مفهوم اصلی آشنا میکند.
سه مفهوم موردنظر که در ارتباط با «تقسیم پول» شکل گرفتهاند شامل: «پسانداز»، «خرج کردن» و «سهم» میشوند. هوش مالی کودک باید به این درک برسد که مفهومی مثل پول، یک مفهوم کمی است که تمام میشود و بنابراین باید برای خرج کردن آن برنامه داشت.
این مرحله از آموزش هوش مالی نیز باید با آموزشهای تصویری همراه باشد. به این صورت که کودک بعد از انتخاب و تصمیمگیری برای داشتن محصولی مانند یک عروسک یا شیرینی و یا یک گیتار بتواند برای پولی که در اختیار دارد برنامهریزی کرده و بگوید در صورت صرفهجویی و پسانداز در مدت زمان معلوم میتواند محصول مورد نظر را بخرد.
درس سوم: کسب درآمد با هوش مالی کودکان
در این مرحله، هوش مالی یک کودک باید در این سمتوسو قرار بگیرد که پول در ازای یک فعالیت به دست میآید. همه بزرگسالان برای تامین نیازها و خواستههای خود باید درآمد داشته باشند و این همان چیزی است که باید در سنین پایین به کودکان آموخت.
نکته مهم در این مرحله درک این نکته است که پول با کار گره خورده است و هوش مالی کودکان باید این مساله را با تمرین و آموزش یاد بگیرد. البته کودکان در سیستم خانواده نیز وظایفی را برعهده دارند و این وظیفه ماست که به آنها بیاموزیم وظایف خانوادگی و کارهایی که در خانه انجام میهند، با آن فعالیتی که برای کسب درآمد دارند فرق می کند.
کودکان در فرآیند آموزش هوش مالی باید بین مسولیتهایی که به عنوان یک عضو خانواده انجام میدهند و فعالیتهای درآمدزایی خود تمایز قائل شوند. طبیعتا کودکان اهداف مالی دارند که باید آنها را شناخته و سپس فعالیتهایی را برای کسب درآمد و رسیدن به اهداف مالی به آنها پیشنهاد دهیم. البته ممکن است اهداف مالی کودکان بسیار ساده باشد که این امر طبیعی است و باید آن را بپذیریم.
تعیین فعالیتهایی که خارج از مسئولیتهای خانوادگی بچههاست میتواند آنها را با مفهوم کسب درآمد آشنا کند. مثلا به کودکان بگوییم که در ازای کمک کردن به نظافت راهروها یا هرس درختان و… میتوانند درآمد داشته باشند. این تمرینها که به صورت عملی انجام میشوند، در تقویت هوش مالی کودکان برای درک درآمد موثر خواهند بود.
درس چهارم: پول چیست؟
اگرچه کودکان در مراحل قبل با مفهوم پول آشنا شدهاند اما این مرحله به پول و انواع آن به صورت خاصتری میپردازد. هوش مالی کودک باید سکهها و پولهای کاغذی و همچنین تفاوت هر یک از آنها را با انواع دیگر تشخیص دهد. بنابراین مربیان و والدین باید در این مرحله از طریق تمرینها و بازیهای هیجانانگیز، سکهها و اسکناسها را به کودکان بیاموزند.
یک کودک باید بتواند علاوه بر شناسایی نام یک سکه یا اسکناس ارزش آن را به لحاظ قدرت خرید تشخیص دهد بنابراین صرف شناختن یک پول نباید هدف آموزش هوش مالی به کودکان باشد بلکه باید ارزش آن نیز در راستای فرآیند آموزشی قرار بگیرد.
در این زمینه میتوان تصاویر سکهها و پولهای کاغذی را به بچهها نشان داد و در ادامه پولهای بزرگتر را در قالب بازی و تصویر آموزش داد. مثلا دو سکه 50 ریالی را به بچهها نشان داد و از آنها خواست که معادلش را در میان دیگر سکهها پیدا کنند که یک سکه 100 ریالی خواهد بود.
درس پنجم: مسئولیتپذیری در هوش مالی
بعد از اینکه کودکان ارزش پولها را شناختند و توانستند هزینهها را مدیریت و ساماندهی کنند باید میزان مسئولیتپذیری آنها را در مقابل هزینهها تقویت کرد. هوش مالی کودکان باید در این راستا قرار بگیرد که آنها نسبت به هزینهها و پسانداز خود مسئول هستند.
کودکان در دوران ابتدایی میتوانند مسئولیت پول را بر عهده بگیرند. به این صورت که سوابق هزینهها و نحوه مدیریت آنها را در قالب جدول و نمودار ارائه دهند. هوش مالی کودکان باید این مهارت را پیدا کند که بداند چه مقدار پول هزینه شده و چه مقدار در دسترس است؟ ضمن اینکه میزان پسانداز برای نیازهای بعدی را هم باید در نظر داشته باشد.
خواستن چنین جدولهایی از کودکان این نکته را به آنها آموزش میدهد که باید در مقابل انتخابهای مالی خود و مدیریت هزینهای که داشتند پاسخگو باشند. هوش مالی کودکان با تمریناتی از این دست مهارت مسئولیتپذیری در مقابل مدیریتهای مالی را تقویت خواهد کرد.
درس ششم: سرمایهگذاری
هوش مالی کودکان با مدیریت پول و مسئولیتپذیری در برابر آن آشنا شده است حال باید ذهن آنها به سمت رشد پول برود. یعنی با مفهوم مهمی مثل سرمایهگذاری آشنا شوند زیرا آن چیزی که در بزرگسالی باعث رشد مالی آنها خواهد شد سرمایهگذاری درست و مناسب پولهایشان است.
در همین مرحله است که هوش مالی کودکان باید با مفاهیم ریسک مالی و نرخ بازده آشنا میشود. آنها با مدیریت و مسئولیتپذیری مناسب مقداری پول پسانداز کردهاند و حالا باید ریسک سرمایهگذاری را برای رسیدن به نرخ بازده مشخصی قبول کنند.
درس هفتم: خرید مقایسهای در هوش مالی
در این مرحله از تقویت هوش مالی کودکان باید آنها را با فرآیند خرید و انتخاب بهترین و مناسب ترین گزینه آشنا کنیم. یکی از مهمترین تفاوتهایی که در این مرحله باید به کودکان آموزش دهیم تفاوت نیاز و خواسته است به این معنا که کودک به این درک برسد که بر اساس نیاز خود خرید کند نه مطابق خواستههای متنوعی که خواهد داشت.
همچنین در همین مرحله است که باید کودکان را نسبت به فرآیندهای تبلیغاتی و اثرگذاری آنها بر خرید آشنا کنیم چراکه این کودکان، بزرگسالان آینده هستند و ممکن است در سنین بزرگسالی به شدت تحت تاثیر تبلیغات قرار گرفته و خریدهای غیرضروری زیادی را انجام دهند.
با تقویت هوش مالی کودکان و آموزش سواد مالی به آنها میتوانیم جامعه پویاتر و پیشرفتهتری به لحاظ اقتصادی داشته باشیم بنابراین بهتر است از همان سنین پایین، کودکانمان را با مسائل مالی و اقتصادی آشنا کنیم.